|
پنج شنبه 17 اسفند 1398برچسب:, :: 9:49 :: نويسنده : ...
روز تولدم را فراموش کردی….. گفتم گرفتاری به چه مشغول کنم دیده و دل را که … مدام دل ترا می طلبد ، دیده ترا می جوید
سردی این نگاه را تو بشکن ، فاصله سزای ما نیست کاش می دانستی ما را فرصت آن نیست که روزهای رفته را از سرگیریم و لحظه های بی بازگشت را تمنا کنیم. کاش می دانستی فردا چه اندازه دیر است برای زیستن، و چه اندازه زود است برای مردن تو که همدردی مرا یاری بده…. به من عاشق امیدواری بده به من نخند یک روز دلت دل به کسی می بنده بی تو هرگز…… با تو… باید ازمامانم اجازه بگیرم!!! مردی که کوه را از میان برداشت کسی بود که شروع به برداشتن سنگ ریزه ها کرد. ما چون ز دری پای کشیدیم ،کشیدیم… امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم… دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه ی بامی که پریدیم ، پریدیم… رم دادن صیدِ خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم… صد باغ بهارست و صلای گل و گلشن گر میوه ی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم… وحشی ! سبب دوری و این قسم سخن ها آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم تنها بنائی که هر چه بیشتر بلرزه ، محکمتر می شه ، دل است ۵- آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای، از این آشفته ام که دیگر نمی توانم تو را باور کنم. بسیاری از مردم; خوشبختی را می جویند، مثل اینکه کسی کلاه روی سرش باشد و آن را بجوید. هرگز امید را از کسی نگیرید، شاید این تنها چیزی باشد که دارد. تا منظره ای زیبا برای دیدن و کاری زیبا برای انجام دادن هست، زندگی معنی دارد. ما و مجنون درس عشق از یک ادیب آموختیم من زندگی را از درختان آموختم ، شکست را پذیرفتم و دوباره جوانه زدم . هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد . . . عشق مثل یه شیشه ترشی بندری میمونه که اگه یه ذره ازش بچشی با حرص و ولع تا آخرشو می خوری، اما وقتی تموم شد تازه می فهمی که چه آتیشی به جون خودت زدی میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند.بعضی ها مثل” ب “برات میمیرند،مثل” د “دوستت دارند،مثل” ع “عاشقت میشوند، مثل ” م ” منتظر می مونند تا یه روز مثل ” ی ” یارت بشن. چقدر سخته که دلت می خواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده . . بعضی عشقا مثل حضرت نوح می مونن ( بعضیا از ترس طوفان میان پیشت) من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم
نظرات شما عزیزان:
![]() |